کد مطلب: 9166 تعداد بازدید: ۲۱۰۲

پيامدهاي جهل

سه شنبه ۲۴ دى ۱۳۹۲
1- جهل سرچشمه فساد و انحراف است! در آيه ي 55 سوره ي نمل مي خوانيم كه لوط پيامبر بزرگ خدا به قوم منحرفش فرمود: «أَئِنَّكُمْ لَتَأْتُونَ الرِّجَالَ شَهْوَةً مِنْ دُونِ النِّسَاءِ بَلْ أَنْتُمْ قَوْمٌ تَجْهَلُونَ؛ آيا شما به جاي زنان از روي شهوت به سراغ مردان مي رويد؟! شما قومي نادانيد!»
در اينجا جهل و ناداني قرين با انحراف جنسي و فساد اخلاقي شمرده شده است.
2- جهل سبب بي بند و باري جنسي است! در آيه ي 33 سوره ي «يوسف» مي خوانيم كه آن حضرت در كلام خودش بي بند و باري جنسي را همراه با جهل مي شمارد: «قَالَ رَبِّ السِّجْنُ أَحَبُّ إِلَي مِمَّا يدْعُونَنِي إِلَيهِ وَإِلَّا تَصْرِفْ عَنِّي كَيدَهُنَّ أَصْبُ إِلَيهِنَّ وَأَكُنْ مِنَ الْجَاهِلِينَ؛ زندان نزد من محبوبتر است از آنچه اين زنان مرا به سوي آن مي خوانندً و اگر مكر و نيرنگ آنها را از من باز نگراني، به آنها متمايل مي شوم و از جاهلان خواهم بود!».
3- جهل سرچشمه ي تعصّب و لجاجت است! در آيه ي 26 سوره ي فتح تعبيري به چشم مي خورد كه نشان مي دهد تعصّب كور مشركان عرب در عصر پيامبر از جهل و ناداني آنها سرچشمه مي گرفت: «إِذْ جَعَلَ الَّذِينَ كَفَرُوا فِي قُلُوبِهِمُ الْحَمِيةَ حَمِيةَ الْجَاهِلِيةِ؛ (به خاطر بياوريد) هنگامي را كه كافران در دلهاي خود خشم و تعصّب جاهليّت را قرار دادند.»
4- رابطه ي سوء ظن و بدبيني با جهل:در آيه ي 154 سوره ي آل عمران در مورد جنگجويان اُحُد مي خوانيم: «ثُمَّ أَنْزَلَ عَلَيكُمْ مِنْ بَعْدِ الْغَمِّ أَمَنَةً نُعَاسًا يغْشَى طَائِفَةً مِنْكُمْ وَطَائِفَةٌ قَدْ أَهَمَّتْهُمْ أَنْفُسُهُمْ يظُنُّونَ بِاللَّهِ غَيرَ الْحَقِّ ظَنَّ الْجَاهِلِيةِ؛ سپس به دنبال اين غم و اندوه(كه از شكست اُحُد حاصل شد) خداوند آرامش را به صورت خواب سبكي بر شما فرستاد كه جمعي را فرا گرفت؛ امِا جمع ديگري در فكر جان خود بودند(و خواب به چشمانشان نرفت) آنها گمانهاي نادرستي درباره ي خداوند مانند گمانهاي دورانهاي جاهليّت داشتند!»
بي شك سوء ظن يكي از رذائل اخلاقي است كه سرچشمه ي مفاسد بسياري براي فرد و جامعه است؛ در اينجا رابطه ي جهل و سوء ظن به روشني بيان شده است.
5- نفاق و پراكندگي از جهل سرچشمه مي گيرد! قرآن مجيد در آيه ي 13 سوره ي حشر، اشاره به گروهي از يهود مي كند (يهود بني نضير) كه به سبب اختلاف و پراكندگي (علي رغم ظاهر فريبنده ي آنها) از مقابله با مسلمانان عاجر و ناتوان ماندند؛ مي فرمايد: «لَا يقَاتِلُونَكُمْ جَمِيعًا إِلَّا فِي قُرًى مُحَصَّنَةٍ أَوْ مِنْ وَرَاءِ جُدُرٍ بَأْسُهُمْ بَينَهُمْ شَدِيدٌ تَحْسَبُهُمْ جَمِيعًا وَقُلُوبُهُمْ شَتَّى ذَلِكَ بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لَا يعْقِلُونَ؛ آنها هرگز به صورت گروهي با شما نمي جنگند جز در دژهاي محكم يا از پشت ديوارها! پيكارشان در ميان خودشان شديد است، (امّا در برابر شما ضعيف!) آنها را متّحد مي پنداري در حالي كه دلهايشان پراكنده است؛ اين كه خاطر آن است كه آنها قومي نادان هستند!» به اين ترتيب نفاق و پراكندگي آنها را كه از رذائل اخلاقي است ناشي از جهل و ناداني آنها مي شمرد.[1]
بنابراین با توجه به پیامدهای ناشی از جهل و غلفت، بیان مضرات آن می تواند انسان رابه تکاپو و تلاش در جهت کسب تعالیم برآورد چرا علم و دانش به انسان جهت می بخشد و او را از تحیر نجات می دهد.
 
پي نوشت ها

[1]. مکارم شیرازی، پیام قرآن (اخلاق در قرآن)، قم، مدرسه الامام علی بن ابیطالب(عليه السلام)،1377