کد مطلب: 8709 تعداد بازدید: ۱۵۱۸

واقعه ي روز دوم محرم

چهارشنبه ۱۵ آبان ۱۳۹۲
امام حسین(عليه السلام) روز دوم محرم سال 61ه ق به سرزمین کربلا وارد شد. به خاطر همین روز دوم محرم، روز ورود به کربلا نام گذاری شده است. روز دوم، نماد پایداری است. اباعبدالله الحسین(عليه السلام) از همان آغاز حرکت با حوادث گوناگونی روبه رو شد. از بی وفایی کوفیان گرفته تا تعقیب شدن از سوی سپاهیان دشمن .با این حال از ادامه راه منصرف نشد و هم چنان استواری ورزید. حسین(عليه السلام)آموزگار بزرگ پایداری است.
هنگام ورود امام حسین(علیه السلام) به كربلا اسب ایشان از حرکت ایستاد، لذا بر مرکب دیگر سوار شدند و تا هفت مرکب عوض کردند، هیچکدام حرکت نکرد. امام (براى فهماندن به حاضرین) فرمودند: این زمین چه نام دارد؟
عرض شد: غاضریهّ ـ ماریه ـ نینوا ـ شاطى الفرات ـ کربلاء.
حضرت آهى از دل برآورد و فرمود: توقف کنید، همین جا مردان ما شهید و خون ما ریخته و حرم ما اسیر مى گردد، قبر ما زیارتگاه مى شود، این است همان نقطه اى که جدّم براى انجام وظیفه به من وعده کرده است.
در جلد سوم کشکول بحرانى آمده: امام، کربلاء را چهار میل در چهار میل به شصت هزار درهم خرید و به ایشان یعنى اهل نینوا و غاضریّه داد و شرط کرد: مردم را به این قبر راهنمائى و سه روز زوّار را مهمان کنند.
همزمان با ورود امام به کربلاء حرّبن یزید به کربلاء وارد شد، نامه اى از عبیدالله دریافت نمود که هر جا امام فرود آمد، او را در سختى قرار دهد.
امام حسین(علیه السلام) پس از آن که با دعوت مردم کوفه و نامه هاى فراوان و پى در پى آنان روبرو شد، تصمیم به هجرت از مکه به سوى کوفه گرفت.
با این که برخى از آشنایان و بزرگان مدینه، مانند محمد حنفیه، عبدالله بن عباس، عبدالله بن جعفر و عبدالله بن عمر، آن حضرت را از سفر به کوفه بر حذر کرده بودند و با دلایلى چند، تلاش کردند که وى را منصرف کنند، با این حال امام حسین(علیه السلام) سفر به کوفه را براى خویش تکلیف فرض ‍ کرد و به آن اقدام نمود.

قافله امام حسین(علیه السلام) پس از رسیدن به سرزمین عراق، در منزلگاه «شراف» با سپاه یک هزار نفرى حر بن یزید ریاحى که از سوى عبیدالله بن زیاد براى تعقیب و یا نبرد امام حسین(علیه السلام) مأموریت یافته بود، مواجه گردید و از آن پس، مسیر تاریخ به سوى دیگر کشیده شد.

حر بن یزید که در پى نامه هاى روزانه عبیدالله، امام حسین(علیه السلام) را کنترل کرده و در مراقبت کامل خویش داشت، بنا به فرمان عبیدالله بن زیاد، آن حضرت را از مسیر اصلى به صحراى خشک و غیر آباد کشانید. تا این که در روز پنج شنبه، دوم ماه محرم سال 61 قمرى در سرزمین کربلا، راه را بر امام حسین(علیه السلام) بست و از ادامه حرکت آن حضرت، ممانعت به عمل آورد. امام حسین(علیه السلام) همین که متوجه شد، آن سرزمین، کربلا است، فرمود: اللهم انى اعوذبک من الکرب و البلاء
پس فرمود: این موضع کرب و بلاء و محل محنت و عنا است، فرود آئید که اینجا منزل و محل خیام ما است. این زمین جاى ریختن خون ما است و در این مکان واقع خواهد شد قبرهاى ما. خبر داد مرا جدم رسول خدا (صلي الله عليه و آله) به اینها. پس در آنجا فرود آمدند. دستور داد آن جا خیمه گاه و منزلگاه دایمى خویش قرار دهند. چون آن حضرت پیش از این از جدش محمد_صلى الله علیه و آله و سلم) و پدرش امیرمؤمنان(علیه السلام) شنیده بود که محل شهادتش در کربلا است.
در این روز امام(علیه‏ السلام) به اهل کوفه نامه‏ ای نوشت و گروهی از بزرگان کوفه ـ که مورد اعتماد حضرت بودند ـ را از حضور خود در کربلا آگاه کرد. حضرت نامه را به "قیس بن مسهّر" دادند تا عازم کوفه شود. اما ستمگران پلید این سفیر جوانمرد امام(علیه‏ السلام) را دستگیر کرده و به شهادت رساندند. زمانی که خبر شهادت قیس به امام(علیه‏ السلام) رسید، حضرت گریست و اشک بر گونه مبارکش جاری شد و فرمود:
"
اللّهُمَّ اجْعَلْ لَنا وَلِشِیعَتِنا عِنْدکَ مَنْزِلاً کَریما واجْمَعْ بَینَنا وَبَینَهُمْ فِی مُسْتَقَرٍّ مِنْ رَحْمَتِکَ، اِنَّکَ عَلی کُلِّ شَیی‏ءٍ قَدیرٌ؛
خداوندا! برای ما و شیعیان ما در نزد خود قرارگاهِ والایی قرار ده و ما را با آنان در جایگاهی از رحمت خود جمع کن، که تو بر انجام هر کاری توانایی."