کد مطلب: 8572
تعداد بازدید: ۲۴۷۰
نگاهی اجمالی به فرقه بهائیت
چهارشنبه ۱ آبان ۱۳۹۲
شورای عالی حوزه علمیه قم
مرکز مدیریت حوزه های علمیه خواهران
حوزه علمیه فاطمیه (س) شهرستان مشگین شهر
تحقیق پایانی سطح دو (کارشناسی)
موضوع
نگاهی اجمالی به فرقه بهائیت
استاد راهنما:
خانم رجایی
استاد داور:
آقای نظری
محقق:
سمیه قرداش خان
مهر 1391
چکیده
بشر در پی نیاز فطری خود به پرستش و ارتباط با عالم معنا، علاوه بر دعوت آسمانی پیامبران به ادیان الهی، همواره با ظهور فرقه های آسمانی و به تعبیری دست ساز بشر روبرو بوده است.
بهائیت فرقه ضالّه ای است که منشأ پیدایش آن افکار انحرافی شیخ احمد احسایی و پس از وی، سید کاظم رشتی و علی محمد شیرازی (مؤسس فرقه بابی گری) است. پس از فتوای علما و اعدام علی محمد باب، میرزا حسینعلی بهاء که یکی از پیروان بابیه بود فرقه بهائیت را بنیان نهاد و این فرقه ضاله نیز نام خود را از مؤسس خود گرفته است .جانشینان او عباس افندی پسر همسر اولش بعد از او شوقی افندی و بعد از شوقی نیز رهبری بهائیان را همسر شوقی یعنی خانم روحیه ماکسول بر عهده گرفت. هم اکنون نیز شخصی به نام جمشید معانی در اندونزی خود را رهبر بهائیان می داند.
رهبران بهائیت همواره با کشورهای استعمارگر روابط بسیار نزدیک و صمیمی داشته اند چون در اصل منشا تأسیس فرقه بهائیت استعمار است. اولین دولت فزونخواه و استعمارگر، که سران بهائیت و بابیت با آن در پیوند بوده اند "امپراتوری روس تزاری" است و دومین کشور ، امپریالیسم "بریتانیاست" و اما سومین دولت "ایالات متحده آمریکا" است . و چهارمین کشور نیز "صهیونیستها" به طور عام؛ و رژیم اشغالگر فلسطین به طور خاص، است.
از جمله مطالب و هنرنمائیهای میرزا حسینعلی که پسر بزرگش عباس افندی آن را شرح کرد و به نام پدر در آمریکای شمالی گفته است، "تعالیم دوازده گانه" است که آن را آب و تاب بیان می کنند. این اصول دوازده گانه عبارتند از: 1-ترک تقلید؛ 2-وحدت عالم انسانی؛ 3-تعلیم و تربیت عمومی و اجباری؛ 4-دین باید مطابق علم و عقل باشد؛ 5-دین باید سبب الفت و محبت باشد؛ 6-ایجاد یا انتخاب خط بین المللی؛ 7-تساوی حقوق رجال و نساء؛ 8-تعدیل معیشت عمومی؛ 9-ترک انواع تعصبات؛ 10-وحدت ادیان؛ 11-صلح عمومی؛ 12-عالم محتاج به نفثات روح القدس است. اما به این شعارهای زیبا از سوی هیچ یک از بزرگان بهائی بالاخص خود عبدالبهاء، شوقی افندی و هیأت رئیسه بیت العدل عمل نمی شود.
در مورد عقاید و باورهای فرقه بهائیت باید گفت که مهمترین ادعای میرزا حسینعلی "مقام الوهیت" اوست، خدا از نظر باب و بهاء خودشان هستند، و تمام موجودات، مخلوق آنها می باشند . اما نبوت در آئین باب و بهاء، مساویست با یک مشت بافندگی و اراجیف و پریشان گوئی. . مسأله خاتمیت پیامبر نیز با استفاده از دلایل نقلی و عقلی قابل اثبات است که خود این مسأله خاتمیت باعث نقض فرقه ضاله بهائیت می شود. از دیگر عقاید بهائیان "مهدی موعود" بودن میرزا حسینعلی نوری است. او نیز همچون باب ادعای مهدی بودن را کرد اما چون ادعای الوهیت و خدایی نیز داشت و عقیده مهدی موعود بودن به عنوان سدی بر سر راه او قرار گرفته بود پس در نتیجه وجود امام زمان را موهوم می دانست.
در مورد معاد و رستاخیز آنها معتقدند روز رستاخیز فرا رسیده و آن ساعت موعود، روزی بوده که بهاء خود را به نبوت دعوت کرده است و اهل بهشت با دیدار جمال میرزا بهاء، به بهشت رسیدند و اهل آتش چون از لقاء او محروم شدند و از نفس خود پیروی می کردند، مستحق دوزخ شدند. به طور کلی مفهوم قیامت، بهشت و جهنم، برزخ و معاد از دید این فرقه با اصول و عقاید مشترک ادیان الهی تفاوت اساسی داشته و به هیچ وجه در چارچوب آموزه های وحیانی نمی گنجد.
این تحقیق گام کوچکی است در معرفی اجمالی این فرقه ضاله در جهت آگاه سازی جامعه بویژه جوانان تا در دام این گروه ضاله گرفتار نشوند که مباحث آن در سه بخش تنظیم شده است . بخش اول در مورد کلیات تحقیق است وبخش دوم درمورد تاریخچه بهاییت است که دارای سه فصل می باشد که فصل اول آن مربوط به زمینه ها و چگونگی شکل گیری این فرقه هست و در فصل دوم به رهبران این فرقه توجه شده ودر فصل سوم سعی می شود تا شواهد و اسنادی مبنی بر استعماری بودن این مسلک ارائه گردد.
بخش سوم نیز اختصاص به عقاید و تعالیم این فرقه دارد. بنابراین در فصل اول آن تعالیم دوازده گانه این فرقه ضاله مورد نقد و بررسی قرار گر فته ودر فصل دوم از بخش سوم نیز عقاید این فرقه را نام برده ایم و تلاش بر این بوده که هر یک از این عقاید را با دلایل عقلی و نقلی مورد بررسی قرار داده تا به این نتیجه برسیم که این عقاید، عقاید باطلی هستند و مسلماً افرادی که این عقاید را باور کرده و به آن عمل کرده اند هرگز نجات نخواهند یافت.