کد مطلب: 16939 تعداد بازدید: ۳۶۳۹

اثرات شبکه های مجازی....

شنبه ۱۴ آذر ۱۳۹۴
شبکه های اجتماعی اثرات مخربی بر روابط خانواده، فرزند والد، طلاق، روابط عاطفی می گذارد

نقش کلیدی شبکه‌های اجتماعی در طلاق

۱۳۹۴/۰۲/۱۶- ۱۶:۲۲- کد خبر: 146939

سلامت نیوز:يك نفر از هر هفت فرد متاهل حاضر در اين تحقيق اعلام كرد كه به دليل نحوه رفتار و عملكرد همسرش در اپليكيشن‌ها و شبكه‌هاي اجتماعي از قبيل فيس‌بوك، توئيتر، واتس‌اپ و اسكايپ قصد جدايي و طلاق از او را دارد.

به گزارش سلامت نیوز به نقل از همشهری آنلاین ، تابه‌حال احساس کرده‌اید که شبکه‌های اجتماعی به ویژه در زمینه روابط اجتماعی بیشتر از آنکه مفید باشند، زیان آورند؟ اگر این حس را داشته‌اید، گروهی از دانشمندان در مطالعه اخیر خود آن را تایید می‌کنند.براساس گزارش فاكس‌نيوز، تحقيق جديدي كه توسط شركت حقوقي اسليتر و گوردون از دو هزار زوج بريتانيايي انجام شده نشان مي‌دهد رسانه‌هاي اجتماعي براي زندگي‌هاي متاهلي سم است.

يك نفر از هر هفت فرد متاهل حاضر در اين تحقيق اعلام كرد كه به دليل نحوه رفتار و عملكرد همسرش در اپليكيشن‌ها و شبكه‌هاي اجتماعي از قبيل فيس‌بوك، توئيتر، واتس‌اپ و اسكايپ قصد جدايي و طلاق از او را دارد.

دست كم يك نفر از چهار نفر افراد حاضر در اين تحقيق يكبار در هفته برسر موضوعاتي مرتبط با شبكه‌هاي اجتماعي با يكديگر بحث و جدل مي‌كنند. همچنين 17 درصد از اين افراد اعلام كردند روزانه با همسرانشان برسر عملكرد آنها در شبكه‌هاي اجتماعي مشاجره مي‌كنند.

شايد جالب باشد بدانيد 58 درصد از افراد اعتراف كردند رمز‌هاي عبور حساب‌هاي كاربري همسرانشان را گاه حتي بدون اطلاع آنها، مي‌دانند. اين رويكرد نشان‌دهنده شدت تلاش افراد براي نظارت بر رفتارهاي اجتماعي همسرانشان است.

شبكه‌هاي اجتماعي در پرونده‌هاي طلاق آمريكا نيز نقشي قابل توجه دارند. وكلاي خانواده معتقدند شبكه‌هاي اجتماعي بيشتر از هر زمان ديگري در مسائل و مشكلات خانوادگي تاثيرگذار شده‌اند. در سال 2010 بيش از 80 درصد از وكلاي خانوادگي تاييد كردند كه رسانه‌هاي اجتماعي از سال 2005 به بعد در پرونده‌هاي طلاق نقشي پررنگ داشته‌اند.

اگرچه اين آمار ارقام بسيار واضح و گويا هستند، اما تنها ازدواج نيست كه تحت اثرات منفي شبكه‌هاي اجتماعي قرار گرفته‌است. وال استريت ژورنال چند سال پيش مقاله‌اي درباره اثر شبكه‌هاي اجتماعي بر روابط دوستانه منتشر كرد كه نتيجه‌گيري آن نشان مي‌دادند اين رسانه‌ها بيشتر از آنكه در دوستي افراد با يكديگي موثر باشند،‌مخرب روابط هستند. چكيده اين مقاله دو بخش داشت: اول اينكه شبكه‌هاي اجتماعي افراد را به نوشتن محتواي بي‌معني، ناخوشايند و كسل‌كندده تشويق مي‌كند كه ديگران را آزار مي‌دهد. دوم اينكه اين شبكه‌ها به واسطه اينكه بستري مناسب براي خودنمايي افرادي است كه اتفاق ويژه‌اي در زندگي آنها رخ داده،‌حس حسادت را در ميان ديگران افزايش مي‌دهد.

اگرچه قرارگيري در دل عصر ديجيتال به آن معني است كه شبكه‌هاي اجتماعي به اين زودي‌ها انسان را به حال خود رها نخواهند‌كرد،‌اما شايد نتايج اين تحقيقات تلنگري باشد براي تجديد نظر درباره مدت زماني كه در شبكه‌هاي اجتماعي صرف مي‌كنيد.

 

آثار مخرب ماهواره بر خانواده و جامعه


در روزها و ماه های اخیر بحث پیرامون شبکه های ماهواره ای خارج از کشور، آسیب های اجتماعی- فرهنگی آن برای جامعه وراهکارهای مقابله با تاثیرات مخرب آن، از مسائل مهم و اساسی مورد بحث در میان اندیشمندان، سیاسیون و به خصوص مجریان نهادهای دولتی ذیربط بدل شده است.

ابعاد و اثرات کوتاه مدت و دراز مدت ماهواره به عنوان یکی از فراگیرترین و موثرترین وسایل ارتباط جمعی، همیشه دارای اهمیت بوده اما با گذشت زمان و تغییرات اساسی در شرایط اقتصادی، اجتماعی و سیاسی کشور و جهان، هرروز به این ضرورت افزوده می شود. اگر در گذشته فقط چند شبکه ماهواره ای فارسی زبان مانند بی بی سی یا صدای آمریکا با جهت گیری و اهداف سیاسی خاص و هدایت شده از سوی دولت های انگلیس و آمریکا وجود داشت؛ اما در چند سال اخیر شبکه های با اهداف کاملا متفاوت مانند من و تو1 و2، فارسیone،pmc و... بوجود آمده اند و در مدت زمان بسیار محدود مخاطبان بسیاری در بین مردم وبه ویژه کانون های خانوادگی به خود اختصاص داده اند.

بنابراین جنگ نرم رسانه ای بر ضد جامعه ایرانی در ظاهر و محتوا گسترده تر شده و ابعاد بسیار وسیعی پیدا کرده است. شبکه های کمتر سیاسی جدید بیشتر به مسائل فرهنگی - اجتماعی تکیه کرده و خانواده و روابط انسانی به عنوان بزرگترین سرمایه جامعه را هدف قرار داده اند. به عنوان مثال برخی از شبکه های ذکر شده با پخش فیلم و سریال های شبانه روزی اهداف زیر را دنبال می کنند:

- ترویج خانواده های بی سامان و لجام گسیخته در مقابل ساختار سنتی خانواده

- ترویج و عادی جلوه دادن خیانت زن به همسرر و البته شوهر به زن

- بی اهمیت جلوه دادن احترام به والدین

- عادی جلوه دادن رابطه جنسی دختر و پسر قبل از ازدواج تا حد باردار شدن دختر خانواده

- هویت زدایی از مفهوم خانواده به عنوان کوچکترین واحد اجتماعی مستقل و مؤثر

- عادی جلوه دادن سقط جنین برای دختران قبل از ازدواج به عنوان راه حلی طبیعی برای رفع دلهره های احتمالی در روابط جنسی دختر و پسر

- تعصب زدایی از کانون خانواده و ترویج بی تفاوتی نسبت به حریم خانواده

- ترویج مفهوم زندگی با دیگران به جای ازدواج ( جالب است بدانیم این مفهوم سالهاست در برخی تولیدات روتین تلویزیونی خودمان هم تبلیغ می شود).

-ترویج فمینیسم و کم رنگ کردن نقش مرد در جامعه در حد کسی که تنها جهت رفع نیازهای جنسی زن خلق شده است!
-
مخدوش نمودن رابطه فرزندان پسر و دختر در خانواده

- افزایش تأثیر پذیری جنسی و خشونت در جوانان و نوجوانان بخصوص از طریق پخش موزیک ویدئوهای خاص
- پی ریزی و ایجاد آمادگی ذهنی تفکر شیطان پرستی در نوجوانان و جوانان

درمورد بحث ماهواره، چند سوال اساسی وجود دارد: شبکه های ماهواره ای فرصت هستند یا تهدید؟ بایستی از آنها استفاده کرد یا استفاده آز آنها غیر قانونی است و باید ممانعت به عمل آید؟در عصر ارتباطات و دهکده جهانی بهترین روش مقابله و مواجهه با ماهواره و پیامدهای آن چیست؟

سوال و بحث اساسی این است که با وجود ممنوعیت قانونی وجود و استفاده از ماهواره در جامعه ایران، در حال حاضر شبکه های ماهواره ای حده اقل در تهران و کلان شهرها، با استقبال بسیار زیادی مواجه شده و استفاده از آن روز به روز بیشتر می شود ؛بطوریکه مسولان و سازمانهای مسئول را به فکر چاره اندیشی برای حل مشکل انداخته است. مثبت یا منفی بودن اهداف و کارکرد های شبکه های ماهواره ای و بودن یا نبودن آنها خود موضوع مفصلی است اما در حال حاضر و در جامعه ایران براساس مصوبه مجلس شورای اسلامی در 23 بهمن ماه 1373، ورود، تولید، نصب، نگهداری و استفاده از تجهیزات ماهواره ای ممنوع است. اگر بپذیریم که ماهواره تهدیدی کاملا جدی و ابزارجدیدی است که دشمنان و استکبار جهانی با اهداف دقیق ، برنامه ریزی و هزینه های میلیونی، برای آسیب زدن بر بنیان های فرهنگی، سیاسی و اجتماعی جامعه ما طراحی کرده اند؛ بهترین راهکار و روش مقابله با آن کدام استتاکنون راه حل عملی برای این معضل صورت نگرفته و در حد پیشنهاد راه هایی ارائه شده است.

در سال های گذشته و حتی در چند روز اخیر اخبار مختلفی از سوی نهاد های انتظامی و دیگر سازمان های ذیربط مبنی بر جمع آوری ماهواره ها مطرح شده است.به جز جمع آوری، وضع جرائم سنگین و مجازات های دیگر مهمترین پیشنهاد و تنها راهکار عملی شده به صورت ناقص و گهگاه در سالیان گذشته بوده است که به اعتقاد نگارنده این بدترین و ناکارامد ترین روش مواجهه با این پدیده است که به جز دامن زدن به نارضایتی بخشی از مردم وبدبین کردن آنها به نظام و ترغیب بیشتر جامعه به برنامه ها و شبکه های ماهواره ای کارکرد دیگری نخواهد داشت. این بدان معنا نیست که بحث آسیب شناسی ماهواره ، ابعاد و راهکارهای مقابله با آن را رها سازیم و بالعکس از ضرورت پرداختن علمی و غیر احساسی و کارشناسانه با این پدیده بسیار حساس و جدی حکایت دارد.

قبل از پرداختن به هر بحثی بایستی به این سوال پاسخ داد که چرا شبکه های ماهواره ای خارجی با چنین استقبالی مواجه شده اند و از سویی شبکه های ملی داخلی اینقدردر موضع انفعال و ضعف قرار گرفته اند. با تشکیل گرو ههای کارشناسی از رشته های علمی مرتبط با موضوع نقاط ضعف و قوت و ابعاد مختلف موضوع را بررسی و برای حل آن چاره اندیشی نماییم. چرا برنامه نود به عنوان یک برنامه ورزشی با زمان پخش در ساعت 5/11 بیش از5 میلیون مخاطب دارد؟

پیشنهادات و راهکارهای عملی

1-برنامه سازی می بایست بر اساس نیاز مخاطب جامعه باشد، در رسانه های معتبر دنیا قضاوت پیام بعهده مخاطب است، در حالیکه در رسانه ملی پیام به شدت سانسور شده است، با رفع این مساله در حد معقول مخاطبان افزایش پیدا خواهند کرد.

2-بایستی مجوز فعالیت شبکه های خصوصی برای ایجاد رقابت و افزایش مخاطب صادر شود.

رقابت در عرصه رسانه باعث کشش و گرایش مخاطب به رسانه می شود، چنانچه صدا و سیما فرهنگ رسانه های برون مرزی را مغایر با اصول جامعه می داند باید به تولید فرهنگ در برنامه های خود بپردازد، طبیعتا زمانی که این تولید وجود ندارد تهاجم فرهنگ این رسانه ها روز به روز افزایش پیدا خواهد کرد.

بنابراین عواملی همچون، محیط بسته، رقابتی نبودن، عمل نکردن براساس نیاز مخاطب، دروازه بانی یک طرفه پیام، آزاد نگذاشتن ذهن مخاطب در انتخاب، قطره چکانی اطلاعات به مخاطب، باعث روی آوردن مخاطبان به سوی رسانه ها و شبکه های برون مرزی و عدم استقبال از شبکه های داخلی می شود.(مصاحبه با دکتر محمد احمدی استاد دانشگاه و کارشناس ارتباطات).

بدیهی است در مقابل هجوم فرهنگی باید مقابله فرهنگی صورت گیرد. برنامه سازان فرهنگی و هنری و سازمان هایی مانند صدا و سیما، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ، سازمان های تبلیغات اسلامی ، نظام آموزش و پرورش ، نظام آموزش عالی و دیگر ارگان های دولتی باید در بخش غنی سازی و سالم سازی فرهنگ سرمایه گذاری کنند .در مقابل تهاجم فرهنگی باید فعالیت ، برنامه سازی ،تفریحات سالم و امکانات کافی ایجاد شود . چرا که منع و مقابله تنها راه مقابله نیست.

 

نقش کلیدی شبکه‌های اجتماعی در طلاق

http://www.irinn.ir/sitefiles/13940217/%D8%B9%D9%84%D9%85%DB%8C/%D8%B4%D8%A8%DA%A9%D9%87%E2%80%8C%D9%87%D8%A7%DB%8C%20%D8%A7%D8%AC%D8%AA%D9%85%D8%A7%D8%B9%DB%8C%20%D9%88%D8%B7%D9%84%D8%A7%D9%82.png

یک نفر از هر هفت فرد متاهل حاضر در این تحقیق اعلام کرد که به دلیل نحوه رفتار و عملکرد همسرش در اپلیکیشن‌ها و شبکه‌های اجتماعی از قبیل فیس‌بوک، توئیتر، واتس‌اپ و اسکایپ قصد جدایی و طلاق از او را دارد.

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی شبکه خبر، تا به‌حال احساس کرده‌اید که شبکه‌های اجتماعی به ویژه در زمینه روابط اجتماعی بیشتر از آنکه مفید باشند، زیان آورند؟ اگر این حس را داشته‌اید، گروهی از دانشمندان در مطالعه اخیر خود آن را تایید می‌کنند. براساس گزارش فاکس‌نیوز، تحقیق جدیدی که توسط شرکت حقوقی اسلیتر و گوردون از دو هزار زوج بریتانیایی انجام شده نشان می‌دهد رسانه‌های اجتماعی برای زندگی‌های متاهلی سم است.

براساس این پژوهش ،یک نفر از هر هفت فرد متاهل حاضر در این تحقیق اعلام کرد که به دلیل نحوه رفتار و عملکرد همسرش در اپلیکیشن‌ها و شبکه‌های اجتماعی از قبیل فیس‌بوک، توئیتر، واتس‌آپ و اسکایپ قصد جدایی و طلاق از او را دارد.

همچنین دست کم یک نفر از چهار نفر افراد حاضر در این تحقیق یکبار در هفته برسر موضوعاتی مرتبط با شبکه‌های اجتماعی با یکدیگر بحث و جدل می‌کنند.17 درصد از این افراد نیز اعلام کردند روزانه با همسرانشان برسر عملکرد آنها در شبکه‌های اجتماعی مشاجره می‌کنند.

شاید جالب باشد بدانید 58 درصد از افراد اعتراف کردند رمز‌های عبور حساب‌های کاربری همسرانشان را گاه حتی بدون اطلاع آنها، می‌دانند. این رویکرد نشان‌دهنده شدت تلاش افراد برای نظارت بر رفتارهای اجتماعی همسرانشان است.

شبکه‌های اجتماعی در پرونده‌های طلاق آمریکا نیز نقشی قابل توجه دارند. وکلای خانواده معتقدند شبکه‌های اجتماعی بیشتر از هر زمان دیگری در مسائل و مشکلات خانوادگی تاثیرگذار شده‌اند. در سال 2010 بیش از 80 درصد از وکلای خانوادگی تایید کردند که رسانه‌های اجتماعی از سال 2005 به بعد در پرونده‌های طلاق نقشی پررنگ داشته‌اند.

اگرچه این آمار ارقام بسیار واضح و گویا هستند، اما تنها ازدواج نیست که تحت اثرات منفی شبکه‌های اجتماعی قرار گرفته‌است. وال استریت ژورنال چند سال پیش مقاله‌ای درباره اثر شبکه‌های اجتماعی بر روابط دوستانه منتشر کرد که نتیجه‌گیری آن نشان می‌دادند این رسانه‌ها بیشتر از آنکه در دوستی افراد با یکدیگی موثر باشند،‌مخرب روابط هستند. چکیده این مقاله دو بخش داشت: اول اینکه شبکه‌های اجتماعی افراد را به نوشتن محتوای بی‌معنی، ناخوشایند و کسل‌کننده تشویق می‌کند که دیگران را آزار می‌دهد. دوم اینکه این شبکه‌ها به واسطه اینکه بستری مناسب برای خودنمایی افرادی است که اتفاق ویژه‌ای در زندگی آنها رخ داده،‌حس حسادت را در میان دیگران افزایش می‌دهد.

اگرچه قرارگیری در دل عصر دیجیتال به آن معنی است که شبکه‌های اجتماعی به این زودی‌ها انسان را به حال خود رها نخواهند‌کرد،‌ اما شاید نتایج این تحقیقات تلنگری باشد برای تجدید نظر درباره مدت زمانی که در شبکه‌های اجتماعی صرف می‌کنید.

تاثیر شبکه های اجتماعی بر روابط عاطفی همسران

۱۳۹۴/۰۵/۲۸- ۱۱:۱۷- کد خبر: 158766

تاثیر شبکه های اجتماعی بر روابط عاطفی همسران

سلامت نیوز: بین استفاده ازشبکه های اجتماعی ومیزان تعارض زناشویی رابطه وجود دارد و بیشترین آسیب در حوزه روابط جنسی و کمترین آسیب در تنظیم امورمالی است ولذا حوزه های که درگیرمستقیم با تعامل هستند آسیب بیشتری دریافت می کنند.

به گزارش سلامت نیوز، روزنامه ابتکار نوشت: خداوند در قرآن کریم می فرماید: و از جمله نشانه‌های خدا این است که برای شما همسرانی آفرید که با آن‌ها آرامش پیدا کنید و در میانتان دوستی و مهربانی قرار داد(سوره روم، آیه21). وقتی زوجین در فضای خصوصی خود قرار می‌گیرند باید در مورد امور مختلف تصمیم‌گیری کنند. قرار گرفتن آنها در این جایگاه، خواسته‌ها و نظرات متفاوتی ایجاد می‌کند که باید حل شود. تصمیمات گرفته شده توسط زوجین کیفیت و قدرت رابطه زوجین را تعیین می‌کند که گاه به دلیل اختلاف‌ها یا انتظارهای مدیریت نشده، کیفیت رابطه پایین می‌آید و رضایتمندی افت می‌کند. تعارض محصول الزامی زندگی مشترک است. هنگامی که دو نفر به عنوان یک زوج، با هم زندگی می‌کنند تعارض بروز خواهد کرد. به دلیل ماهیت تعامل زوج‌ها، اوقاتی پیش می‌آید که عدم توافق مشاهده می‌شود یا نیازها برآورده نمی‌شوند در نتیجه همسران نسبت به یکدیگر احساس خشم و نارضایتی می‌کنند. تعارض زناشویی عبارت است از نوعی ارتباط زناشویی که در آن رفتارهای خشونت‌آمیز مثل توهین و سرزنش، انتقاد و حمله فیزیکی وجود دارد و زوجین در آن نسبت به یکدیگر احساس خصومت، کینه، نفرت و خشم داشته و هر یک عقیده دارد که همسرش انسان نامطلوب و ناسازگاری است که موجب رنجش و عذاب او می‌شود.

در شبکه های اجتماعی افراد با استفاده از کلمات محبت آمیز و برخورد های متشخصانه و محترمانه درصدد برقراری ارتباطاتی خارج از چهارچوب عرف جامعه و نظام خانواده هستند که موجب پیدایش خیانت های پنهان میشود.ارتباطات در شبکه های اجتماعی هرچند دارای ابعاد مثبتی از جمله گستره ی ارتباطات، رفع موانعی چون بعد مکان و زمان و دسترس پذیری تسهیل یافته تری است اما ارتباطات انسانی را در معرض آسیب های جدی زندگی مدرن قرار می دهد. در جامعه امروزی تعاملات آنلاین جایگزین روابط فیزیکی گشته است و به طور مشهود ارتباطات رودروی تا حد زیادی کاهش یافته است. برای این تحقیق از آزمون تعارض زناشوییMCQو آزمون سنجش میزان استفاده ازشبکه های اجتماعی بر روی جوانان متاهل شهر تهران که در دامنه سنی 20 تا 35 سال قرارداشتند استفاده شد.
یافته ها نشان می دهد که تمام ابعاد تعارض زناشویی از شبکه های اجتماعی تاثیر پذیرفته اند. در رتبه‌بندی ابعاد تعارض زناشویی براساس میزان تاثیر پذیری زیاد از شبکه ها به ترتیب؛ کاهش همکاری، روابط جنسی، امورمالی، تحریک پذیری، رابطه باخویشان همسر، رابطه با خویشان خود امور فرزندان و در تاثیرپذیری متوسط به ترتیب؛ رابطه جنسی، تحریک پذیری، امورمالی، کاهش همکاری، امور فرزندان، رابطه باخویشان خود و رابطه باخویشان همسر و در تاثیرپذیری پایین به ترتیب؛ کاهش همکاری، رابطه جنسی، تحریک‌پذیری، امورمالی، رابطه باخویشان همسر، رابطه باخویشان خود و امور فرزندان قرار دارد که بیشترین تاثیرپذیری در هر سه گروه مربوط به امور جنسی و تحریک پذیری و کمترین مربوط به رابطه باخویشان خود، همسر و امور فرزندان (یعنی اموری خارج از جنبه زن و شوهری و مربوط به شخص سوم) است. بین استفاده ازشبکه های اجتماعی ومیزان تعارض زناشویی رابطه وجود دارد و بیشترین آسیب در حوزه روابط جنسی و کمترین آسیب در تنظیم امورمالی است ولذا حوزه های که درگیرمستقیم با تعامل هستند آسیب بیشتری دریافت می کنند.

دو دسته مسایل باعث تعارض همسران می‌شود که یکی مسایل آشکار و دیگری مسائل پنهان است. در اکثر زمان‌ها مسایلی که به وسیله حوادث ایجاد می‌شوند بسیار شفاف هستند و در مورد موضوعاتی‌اند که اکثر ما در هر روز با آن‌ها مواجه هستیم و مستقیماً به همان موضوع برمی‌گردند، مثل پول، کارهای منزل، مسایل کودکان، خویشاوندان همسر، مسایل مذهبی، شغلی. گاهی اوقات همسران درگیر مشاجره در مورد مسایلی هستند که خود نیز از آن ناآگاهند و حتی با اصلاح آن موضوع نیز رابطه پیش نمی‌رود و لذا مسایل پنهانی اغلب باعث بحث‌های ناکام کننده و تخریب گردر در میان همسران می‌شود. که درباره این مسایل به صورت باز گفتگو نمی‌شود. آن‌ها انتظارات، نیازها و احساسات ابراز نشده‌ای را بازنمایی می‌کنند که اگر به آن‌ها توجه نشود باعث آسیب جدی به ازدواج می‌شود. مسایل پنهانی در خشمی که حوادث به ظاهر خنثی می‌توانند فرا بخوانند به خوبی بازنمایی می‌شوند.

چندین نوع مساله پنهانی در کار بازوج‌ها مشخص شده که عبارتند از: قدرت، اهمیت و مراقبت، قدرشناسی، تعهد، تمامیت و پذیرش . رایس (1996) دو نوع تعارض را در روابط زناشویی مطرح می‌سازد: تعارض سازنده و تعارض مخرب. در تعارض سازنده تمرکز بر حل مسئله بوده و درآن نزدیکی، احترام، اعتماد به یکدیگر وجود دارد و هیجان منفی کم و پاسخ کلامی اندکی کند. در تعارض مخرب، زوجین «خود» را به جای مسئله مورد حمله قرار می‌دهند. از طریق سرزنش و انتقاد، هر یک سعی دارند دیگری را تحت نفوذ خود درآورند و لذا نظرهای بسیار منفی علیه یکدیگر به کار می‌برند که در این حالت ارتباط درستی بین آنها برقرار نمی‌شود. در این نوع ارتباط بحث و مجادله‌های بیهوده و مخرب، بی‌اعتمادی، بی‌احترامی، توهین، خصومت، دشمنی و دشنام مشاهده می‌گردد.حال به نظر می رسد اگرفرهنگ استفاده از شبکه های اجتماعی و تقویت آموزه های دینی در سطح جامعه افزایش پیدا نکند، میزان این تعارض ها در زندگی زناشویی به مقدار فراوانی افزایش یابد.


شبكه‌های اجتماعی تعامل والدين و كودكان را كاهش می‌دهد

شيرين احمدنيا در مقاله «بررسی جامعه‌شناختی تأثير شبكه‌های اجتماعی مجازی بر مناسبات خانوادگی» آورده است: شبكه‌های اجتماعی به دليل افزايش معاشرت‌پذيری و كسب تجربه‌های اجتماعی برای نوجوانان، نقش مثبتی دارند، اما كاهنده ارتباط والدين با فرزندان می‌شوند.

به گزارش«وبلاگ نیوز» و به نقل از ایکنا، در مقاله «بررسی جامعه‌شناختی تأثير شبكه‌های اجتماعی مجازی بر مناسبات خانوادگی» به قلم شيرين احمدنيا، عضو هيئت علمی دانشگاه علامه طباطبايی، آمده است: امكانات ارتباطی وسيعی و پردامنه‌ای كه اينترنت و شبكه‌های ارتباطی در دنيای مجازی در اختيار افراد انسانی، فراتر از مرزهای مرسوم جغرافيايی فراهم می‌آورند، بی‌ترديد تأثير مستقيم خود را بر شكل‌گيری روابط انسانی، تسهيل، تقويت و همچنين در مواردی تضعيف برخی اشكال مالوف سنتی‌تر باقی گذاشته است.

در عرصه اشكال رابطه‌های صميمانه در صحنه روابط اجتماعی نيز شاهد جايگزينی بسياری از ارتباطات و تعاملات چهره به چهره و مستقيم با انواعی از ديدارها و تبادل پيام‌های دوستی و معاشرت در دنيای مجازی هستيم. در كنار تأثير مثبتی كه شبكه‌های اجتماعی بر كاهش دادن فاصله‌ها و رشد اطلاع‌رسانی داشته‌اند از سوی ديگر، موجب كاهش ارتباط رو در رو و فيزيكی انسان‌ها نيز شده‌اند.

كاربران شبكه‌های اجتماعی كمتر به ديدار دوستان و بستگان خود می‌‌روند و به جای آن به صورت آنلاين يا ارسال كامنت و گذاشتن پيام با آنها ارتباط برقرار می‌كنند، كمتر با اعضای خانواده خود صحبت می‌كنند و همچنين هنگامی كه در كنار اعضای خانواده خود هستند، كارها و فعاليت‌های خود را از طريق ابزارهای ارتباطی پيگيری می‌كنند.

احمدنيا در ادامه اين مقاله نگاشته است: دكتر هانا كراسنووا(Hanna Krasnova) از دانشگاه هومبولت(Humboldt) برلين در مواجهه با نتايج بررسی خود در خصوص اينكه «چه تعداد زيادی از افراد پس از سر زدن به فيس‌بوك احساس حسودی و در پی آن احساس تنهايی، سرخوردگی و عصبانيت می‌كنند اظهار شگفتی كرده است. شواهدی وجود دارد كه رسانه‌های اجتماعی تأثير نسبتاً زيادی بر نرخ‌های طلاق داشته‌اند. نسبت‌های طلاق رو به افزايش است و شواهد نشان می‌دهد پايگاه‌های شبكه‌های اجتماعی (نظير فيس‌بوك و مای‌اسپيس) زمينه‌هايی برای عدم پای‌بندی به ازدواج فراهم آورده‌اند و به نرخ‌های بالاتر طلاق راه می‌گشايند.

برخی معتقدند كه وابستگی به شبكه‌های اجتماعی، ازدواج اينترنتی، طلاق، از هم پاشيدگی خانواده، بلوغ زودرس و اختلالات جسمانی را در كشورهای مختلف جهان از جمله آمريكا و انگليس به شكل قابل ملاحظه‌ای افزايش داده است. آمار در ايالات متحده نشان می‌دهد كه در سال 2011 آشنايیِ حداقل يك زوج از هر پنجاه زوج متأهل، از طريق پايگاه‌های شبكه‌های اجتماعی شكل گرفته بوده است. اين سايت‌ها، كاركردهای مختلفی دارند و تقويت پيوندهای صميمانه نيز يكی از اين كاركردها به شمار می‌رود.

عضو هيئت علمی دانشگاه علامه طباطبايی در بخش ديگری از اين مقاله نگاشته است: در عين حال، چهار مورد از هر پنج مورد وكلای مشاور در امور طلاق در آمريكا نيز اظهار داشته است كه شاهد افزايشی در موارد طلاق مرتبط با شبكه‌های اجتماعی بوده‌اند. علاوه بر آن، سخن از اين نيز رفته است كه برخی سايت‌های شبكه‌های اجتماعی، همسران ناراضی يا ناخشنود را وسوسه می‌كنند تا در جست و جوی افراد ديگری (نظير دوستان، همكلاسی‌های سابق، دوستان صميمی دوران كودكی،‌ يا دوستان جديدی برآيند) كه بالقوه زمينه خيانت به همسران فعلی افراد را فراهم كرده و بر ضد ازدواج عمل می‌كنند.

همسرانی كه دچار سوء ظن يا بدگمانی می‌شوند اغلب تمايل پيدا می‌كنند كه شبكه دوستی همسرشان را زير نظر بگيرند و مواجهه و كشف اطلاعاتی در مورد همسر، بعد از سال‌ها اعتماد، می‌تواند تباهی به دنبال داشته باشد و زوجين را در مسير مراحل قانونی منتهی به طلاق قرار بدهد.

در آغاز، كاربرد اينترنت و شبكه‌های اجتماعی مجازی، همچون ساير مظاهر تكنولوژی غربی تا مدت‌ها، در ايران هم مانند بسياری كشورهای ديگر مورد تشويق و حمايت والدين قرار داشته است. به تدريج اما در ايران نيز مانند برخی ديگر از كشورها، حساسيت‌هايی در خصوص كاربرد گسترده اينترنت و محتوای رسانه‌های ديجيتال در ميان مردم به وجود آمده است.

شبكه‌های اجتماعی، خرده فرهنگ نوجوانان و جوانان را تحت تاثير خود قرار داده است

پديده شبكه‌های اجتماعی، خرده فرهنگ نوجوانان و جوانان را تحت تاثير خود قرار داده است و در عين حال، موجب بروز نگرانی‌هايی در ميان والدين شده است …كه به واسطه عدم بهره‌مندی از سواد رسانه‌ای مدرن از دنيای نسل جوان دورافتاده‌اند و همان‌ها، مدام از طريق رسانه‌ها، اخبار هراس برانگيزی هم در خصوص بروز مزاحمت‌های فضای سايبری، تعرض به حريم خصوصی و هتك حرمت و مخاطرات اينچنينی دريافت می‌كنند.

با توجه به گسترش روزافزون شكاف نسلی در شرايط عدم امكان گفت‌وگو يا مفاهمه با نسل جديد نگاه و نگرش منفی در ميان والدين به رسانه‌های جديد و شبكه‌های اجتماعی تشديد می‌شود.

شبكه‌های اجتماعی تعامل فرزندان با والدين را نيز دگرگون كرده‌اند، براساس تحقيقاتی كه پيرامون رابطه فرزندان و والدين آنها در فيسبوك انجام شده است؛ در حاليكه در سنين 13 تا 17 سالگی، 65 درصد نوجوانان برای والدين خود درخواست دوستی ارسال می‌كنند، در سنين بالاتر اين ميزان به 40 درصد كاهش پيدا می‌كند.

در شرايط غفلت والدين، كودكان همراه با معصوميت كودكانه خود وارد فضای مجازی می‌شوند، چه بسا در شرايطی كه درباره سوءاستفاده‌هايی كه در اين محيط صورت می‌گيرد اطلاع نداشته و گمان نمی‌كنند، طرف مقابل آنها نه تنها دوست نيست، بلكه حتی ممكن است فرد خطرناكی باشد.

بروز اختلالات جسمانی همانند چاقی، بی‌تحركی، ضعف بينايی و بلوغ زودرس در كنار تبعات روحی روانی متعدد همچون پرخاشگری، بی‌حوصلگی، گوشه‌گيری، مورد آزار قرار گرفتن و …از جمله تأثيرات شبكه‌های اجتماعی بر زندگی كودكان است. بيش از 30 درصد نوجوانان مزاحمت سايبری را تجربه كرده‌اند كه درصد قربانيان دختر به طور طبيعی از پسران بيشتر بوده است.

به والدين توصيه شده است كه نسبت به روابطی كه فرزندانشان با ديگران برقرار می‌كنند مراقب و هوشيار باشند، اما در عين حال بدانند كه گسترش روابط دوستی و عاطفی فرزندا‌نشان به هر وسيله‌ای كه باشد مشتمل بر اينترنت، می‌تواند جنبه مثبت و مفيدی داشته باشد و نبايد از گسترش ارتباطات اجتماعی فرزندان‌شان نگران باشند.

در زمينه تاثير شبكه‌های اجتماعی مجازی بر رابطه والدين و فرزندان، دو مجموعه نظريه موافق و مخالف شناسايی شده‌اند. در نظريه اول، شبكه‌های اجتماعی به دليل افزايش معاشرت‌پذيری و كسب تجربه‌های اجتماعی برای نوجوانان، نقش مثبتی دارا است.

به والدين توصيه می‌شود به جای نقش محدودكننده يا بازدارنده (به دليل نبود شناخت از فضای آنلاين و نوع ارتباطات فرزندان در اين محيط)، با افزايش توانايی‌های خود، نقش كنترلی ـ نظارتی داشته باشند.

گروه دوم كه بر تاثير منفی شبكه‌های اجتماعی تأكيد دارند، معتقدند كه شبكه‌های اجتماعی زمان ارتباط با والدين با فرزندان را كاهش می‌دهند، در حالی كه زمان ارتباط با دوستان افزايش پيدا می‌كند. در نتيجه فرزندان به جای تاثيرپذيری از خانواده متاثر از رفتارهای انتخابی در گروه همسالان می‌شوند.

محققان اين گروه در تشريح نظريه‌های خود به نقش حياتی تعامل فرزندان با والدين برای رشد سالم آنها اشاره می‌كنند كه می‌تواند تحت تاثير اينترنت و شبكه‌های اجتماعی به عنوان يك رسانه قرار گيرد.

ارتباطات آنلاین، ارتباط افراد خانواده را کاهش می‌دهد

برخی محققان در يافته اند كه ارتباطات آنلاين در درازمدت به دليل ايجاد رضايت روانی در نوجوان باعث كاهش تعامل آنها با خانواده خواهد شد، زيرا ارتباط با خانواده برای نوجوانان دارای اولويت پايين‌تر و جذابيت كمتری نسبت به تعامل با همسالان است.

در قبال اين سوال كه «چگونه می‌توان از رسانه‌های اجتماعی برای تقويت نهاد ازدواج استفاده كرد؟» بنا به پاسخی كه نيل پستمنNeil Postman در كتاب خود تحت عنوان تكنوپولی Technopoly: تسيلم فرهنگ در برابر تكنولوژی ارائه داده است؛ فنآوری، هم خير است و هم شرboth a burden and a blessing نه اين است كه “يا اين يا آن، بلكه هم اين و هم آن”. او معتقد است اين امر، به ويژه در ارتباط با شبكه‌های اجتماعی صادق است.

مخاطرات و مشكلاتی وجود دارند كه زوجين متاهل لازم است از آن‌ها آگاه باشند، اما اين مخاطرات تمام داستان نيستند. درست مانند اين است كه بگوييم تلفن‌های همراه، آی‌پادها و سايت‌های رسانه‌ای اجتماعی نظير فيس‌بوك و تويتر، هنگامی كه توام با سنجيدگی، عقل و ملاحظه و بصيرتdiscernment مورد استفاده قرار بگيرند، می‌توانند در حكم ابزاری موثر در جهت استحكام ازدواج، گسترش شبكه‌ای ارتباطی دوستانه و پرورش احساس سودمند و سالم ارتباط اجتماعی برای زوجين عمل كنند.

در جمع بندی، می‌توان گفت كه تعاملات در فضای شبكه‌های اجتماعی مجازی نيز كه روی ديگر مناسبات در فضای ارتباطی زندگی واقعی –هر چند با ويژگی‌های خاص خود در زمينه شدت و گستره ارتباطی و رفع موانعی چون بعد مكان و در نتيجه، دسترس‌پذيری تسهيل يافته تری است. افراد را به گونه مشابهی در معرض آسيب‌های مرسوم زندگی مدرن قرار می‌دهد.

حضور فعال در صحنه تعاملات شبكه‌های اجتماعی مجازی نيز، مستلزم نظارت‌های اجتماعی متعارف و اعمال تمهيداتی در جهت حفظ سلامت روابط اجتماعی است همان‌گونه كه كمابيش در شرايط مناسبات در شبكه روابط غير مجازی صادق است.